ای زاییده زیربار مشکلات
چاره می شود گر خوری شکلات؟!
من پژمرده ،زاییده ی افکار است
رفع می شود آیا با خوردن مآکولات؟!
ای زاییده ی وساوس شیطانی
هر چه بگویی ،می شود کش
شاید قیطانی
سرگرم می کردم خودمو
با وعده ی بی اساس
رایحه ی اناناس رو داشت
اسانس
روی درب و داغون و ذهن لت وپار
دنبال یکی بودم که بهم بده بالانس
چاهم خشک بود از آب حیات
بی آب و بی بذر
رویش می خواد شانس ؟!
می خواهم این بار
نطفه های آزار را
تشخیص دهم زود
نگذارم ببالد برود به سوق بود
نگذارم شاخ وبرگ گیرد
می توانم
می خواهم
خشکش کنم زود
خلیج های گوناگونی بود
خلیج نژاد
روزبروز روزگار اینگونه نزاد
خلیج استعمار
از دیدن روی او
دارم عار
خلیج تعصب
از هجوم آوار
کردم کپ
خلیج تاریخ
موپاره شده و
دیگه نیست باریک
خلیج خشم
انزجار
نادانی
نادانی
یک سره اخم
خلیج جهالت
امان
امان
از این همه عادت
خلیج آزار و آسیب
فکر کرده بودم زنده ام
بوده ام یک آمیب
خلیج حالات دفاعی
لال شدم در بیانم
از من موند یه آهی !